شاعر: حاج غلامرضا  سازگار

کار تو لطف و رأفت و عفو و محبّت است

حتی اگر عذاب کنی باز رحمت است

تو آن همه عنایت و من این همه گناه

اقرار می‌کنم که خلاف مروّت است

با آن‌که وهم‌ها به جلالت نمی‌رسند

کارت همیشه با من مسکین رفاقت است

با آن‌که هست نامه اعمال من سیاه

بر در گه تو آبرویم اشک خجلت است

از بس که ناز عبد گنهکار می‌کشی

انگار می‌کند که نیازت به طاعت است

یک عمر با تو بودم و نشناختم تو را

این عمر نیست غفلت و اندوه و حسرت است

با این همه گناه عزیزم نموده‌ای

بر خاک بندگیت مرا روی ذلت است

شکر خدا که با همه آلوده دامنی

دست و دلم به دامن قرآن و عترت است

ثبت است در جریده اعمالم این حدیث

یک یا علی فشرده صد سال طاعت است

میثم ز دوستی علی دست برمدار

زیرا تمام دین الهی محبّت است